فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۱۸

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت¹⁸

تا خواست دکمه شلوارم رو باز کنه دستشو گرفتم خما‌ر نگام کرد
کوک : ات .. هوفففف ات میدونم اولین بارته
اومد روی سرم رو بو‌سید
کوک : فقط خودتو بسپار دست من قول میدم یواش انجامش بدم
ات : باشه
کوک : ات نگام کن .... توی چشمام نگا کن
نگاش کردم . من گم شد توی چشماش گم شدم همچی یادم رفت
داشت عضوم رو ماساژ میداد منم از لذت ابرو هام رو گره داده بودم و همش بش خیره شده بودم عرق کرده بود
پیشونیش روی پیشونیم بود میخواست حواسمو پرت کنه . الان آماده آماده کرده بودم خودمو با احساس یچیزی جلوی ورودیم به خودم اومدم . دوباره اینجور شده بودم نفس نفس میزدم بش نیاز دارم ولی میترسم کوک متوجه شد
چشامو محکم بستم و اجازه دادم اشکام بریزه
کوک : هیششششش ات نگام کن توی چشام نگا کن میدونم حالت خوب نیست نگا کن .
چشامو باز کردم و با بغض نگاش کردم
کوک : ات روز کریسمس نزدیکه چی دوست داری برات بخرم هوم ؟
تا خواستم حرف بزنم یه چیزی واردم شد زیاد درد نداشت ولی زیر شکمم یکم درد داشت میتونستم کوک رو توی خودم حس کنم
ات : چیشد ؟
کوک : میخواستم حواست رو پرت کنم
شروع کرد به حرکت کردن داشت حالم خوب میشد نا‌‌‌‌‌‌‌له میکردم اونم کنار گوشم نا‌‌‌له مردونه مردونه میکرد یواش گفت
کوک : ...
دیدگاه ها (۲۰)

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۱۹

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۰

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۱۷

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۱۶

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۳

نام فیک: عشق مخفیPart: 48ویو ات*صدام کردن که برم داخل. پاشدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط